کتاب چهره ها

مطالب تاریخی ، مذهبی ، اجتماعی

کتاب چهره ها

مطالب تاریخی ، مذهبی ، اجتماعی

کوفیان و امتحان بزرگ

مردم کوفه ، یعنى آنان که پس از خبر یافتن از مرگ معاویه در خانه سلیمان ابن صرد خزاعى جمع شدند و سخنرانى کردند و وضع موجود مسلمانان را مورد بررسى قرار دادند و از همانجا به حضور امام دعوتنامه نوشتند و همچنین مردمى که پس از آمدن مسلم به کوفه نزد وى رفت و آمد مى کردند و با وى به عنوان نایب خاص امام زمان خود بیعت مى کردند، واقعا در مقام دروغ گفتن و فریب دادن امام خویش نبودند و نمى خواستند مقدمات شهادت او و اسارت خاندانش را فراهم سازند، راستى که حسن نیت داشتند و خلافت کسى مثل یزید را آنهم پنجاه سال پس از وفات رسول خدا صلى الله علیه و آله براى عالم اسلام شرم آور و ناروا مى دانستند و کسى را در میان تمام مسلمانان لایق تر و شایسته تر از فرزند رسول خدا حسین بن على علیه السلام نمى شناختند و گمان مى کردند که براى یارى وى تا در هر وضعیتى ایستاده اند و در هر موقعیتى چنان خواهند بود که امروز هستند و هر مشکل و محنتى را که در این راه پیش آید براى بزرگى هدف و ارزش مقصود تحمل خواهند کرد اما همینان دروغگو درآمدند و آنچه را درباره خویش گمان مى کردند از یاد بردند.
روزى که نعمان بن بشیر انصارى با ملایمت و نرمى و مدارا شهر کوفه را اداره مى کرد، شیعیان پرجوش و خروش بودند و همه جا و در هر مجلس دم از یارى امام حسین علیه السلام مى زدند و مى نوشتند که ما نعمان بن بشیر را تا دروازه شام بدرقه خواهیم کرد، اما روزى که عبیدالله بن زیاد حکومت کوفه را به دست گرفت با سابقه اى که مردم از پدرش زیاد و نیز از خودش ‍ داشتند فکر مردم مردم عوض شد، روحیه مردم تغییر کرد، قصد قربت مردم در جهت دیگر به راه افتاد، اگر آن روز همه اش آیات جهاد قرآن در نظرشان جلوه گر بود، امروز دیگر دم از و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکه مى زدند و هر چه ابن زیاد بیشتر بر اوضاع کوفه مسلط مى شد و مسلم و یارانش بیشتر در خطر قرار مى گرفتند و مسلط شدن مسلم بر اوضاع کوفه بعیدتر به نظر مى رسید و وضع روحى و دینى مردم در جهت مخالف آنچه پیش از این تشخیص داده بودند پیش مى رفت تا آنجا که سیماى شهر کوفه به کلى تغییر کرد، و مردمى که واقعا علاقه مند بودند که امام حسین علیه السلام بر سر کار آید و بنى امیه از حکومت اسلامى برکنار شوند چنان تغییر قیافه دادند که مسلم ابن عقیل هم با اینکه پنهان بود و کمتر در میان مردم رفت و آمد داشت ، شهر و مردم را در قیافه دیگرى دید و ناچار از محلى که بود یعنى خانه مختار بن ابى عبید ثقفى به خانه مردى معروف و مهم با قدرت یعنى هانى بن عروه مرادى رفت و آنجا منزل گزید و شیعیان با کمال احتیاط و پنهان و بى سر و صدا نزد وى رفت و آمد مى کردند، اما در این موقع وضع کوفه نشان مى داد که نامه ها دروغ بوده است و وعده هاى مردم به امام حسین علیه السلام از امروز به بعد نمى تواند منشا اثر و مایه امیدوارى باشد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد