کتاب چهره ها

مطالب تاریخی ، مذهبی ، اجتماعی

کتاب چهره ها

مطالب تاریخی ، مذهبی ، اجتماعی

مرگ معاویه و ولایتعهدى یزید

هنگامى که یزید به خلافت رسید امیر فرماندار مدینه ولید بن عتبه بن ابى سفیان ، و امیر مکه عمرو بن سعید بن عاص ، و امیر کوفه نعمان بن بشیر، و امیر بصره عبیدالله ابن زیاد بود.
یزید پیش از همه کار بر آن شد که از حسین بن على علیه السلام ، و عبدالله بن زبیر، و عبدالله بن عمر که در زمان معاویه ولایت عهدى او را نپذیرفته و بیعت نکردند بیعت بگیرد، پس به حاکم مدینه ولید بن عتبه نامه اى نوشت و از او خواست که هر چه زودتر از این سه نفر بیعت بگیرد و هیچ عذرى را از ایشان نپذیرد، ولید براى این امر مروان بن حکم را نزد خویش خواست و کدورتى را که سابقا پیش آمده بود نادیده گرفت و او را در کیفیت بیعت گرفتن از این سه نفر دعوت کرد، مروان گفت هم اکنون ایشان را احضار کن و از آنان بخواه تا بیعت کنند و در اطاعت یزید درآیند، اگر پذیرفتند چه بهتر و اگر نه پیش از آنکه از مرگ معاویه آگاه شوند گردنشان را بزن ، چه اگر از مرگ معاویه خبر یافتند هر کدام مدعى خلافت شوند و نافرمانى کنند مگر عبدالله بن عمر که از ناحیه وى نباید نگرانى داشت و او مرد قیام و مخالفت نیست .
ولید عبدالله بن عمرو بن عثمان را نزد امام حسین و عبدالله بن زبیر فرستاد و هر دو را در مسجد یافت و پیام ولید را ابلاغ کرد، گفتند تو باز گرد هم اکنون نزد ولید خواهیم آمد، امام به عبدالله گفت گمانم ، معاویه مرده است و این فرستادن بى موقع براى آن است که با یزید بیعت کنیم ، امام علیه السلام جماعتى از کسان خود را فراخواند و فرمود تا مسلح شوند، به آنان گفت ولید مرا در این وقت خواسته است و گمان مى کنم امرى پیشنهاد کند که انجام ندهم و در آن صورت بر وى اعتماد ندارم شما همراه من باشید و چون بر وى درآمدم بر در خانه باشید و هرگاه صداى من بلند شد درآیید تا شر او را از من دفع کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد